۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

برای مردمی که هم شاهدان بی عرضه قتل هستند و هم مشتاق جان سپردن قاتل

خیلی از ما از اینکه رهبر دینی مان خامنه ای است می نالیم.از اینکه رهبر سیاسی و آبروی جهانی مان احمدی نژاد است غمگین شده ایم.از اینکه هنرمندمان مهران مدیری است(( درست یا غلط)) ناراضی هستیم.از اینکه شهرام همایون امید سیاسی بودنمان است (( به حق یا نه )) سر به تاسف تکان می دهیم و از اینکه آبروی ورزشمان دایی و رضازاده هستند (( به جا یا نا به جا )) سر به زیر هستیم.
اما یادمان نرود ما همان هایی هستیم که تازه اگر منصف باشیم به خمینی و کشتارهایش درحالیکه برای ما و مملکت هیچ پیشرفت و ادای وظیفه و دین نکرد می گوییم ظالم و به پهلوی با حماقتها و اشتباهاتش با چشم پوشی از اینکه حداقل وظیفه نان رسانی به مردمش را انجام داد هم می گوییم ظالم.
ما تفاوت اینها را نمی دانیم.
ما همان هایی هستیم که اپوزوسیون خارج نشین اش هنرمند را مزدور حکومتی می داند و هنرمند در طنزش بی آنکه پاسخی برای شخص اپوزوسیون داشته باشد مادر او را تن فروش می خواند.
ما تفاوت اینها را نمی دانیم.از هیچ چیز مطمئن نیستیم.ما همیشه بی خبریم.ما تعیین کننده نیستیم.
ما یک مشت برده تعیین شده ایم برای حکمرانی بی رحمهایی که عاقل تر از ما هستند.
من هم ایرانی ام؟هم وطن همان هایی که در میدان کاج قاتل شدن جوانی را به نظاره ایستادند و برای به دار آویخته شدنش با لحظه شماری صبح سرمای دی ماه در تاریکی هوا ساعت کوک کردند و بیدار شدند تا تکان خوردن او را بر دار ببینند.

۱۰ نظر:

  1. مرسی‌ پریسا جان نوشتهٔ عالی‌ بود، به راستی‌ که همان است

    پاسخحذف
  2. پریسای عزیز,
    من به راستی این همه خودزنی را درک نمی کم؟ چرا نسبت به مردم خود اینقدر با نگاه منفی و بد نگاه می کنید؟ من ایرانی هستم و ایرانی های بسیاری را می شناسم که شامل این «ما» که می گویید نمی شوند. متاسفانه از هم نسلی های شما این روزها اینگونه حرف ها را زیاد می شونم من تصور می کم دلیلش گریز از مسولیت است. خیال خود را راحت کردن که هر چه هست مشکل از مردمی عقبمانده و نادان و فلان و بهمان است. این نگاه به شدت غیرمنصفانه است و با اضافه کرد خود به آن نمی شود زهر ضدمردمی بودن را از آن گرفت.
    با خود و مردمتان حداقل منصفانه تر برخورد کنید اگر مانند دیگر ملت ها جانبدارانه برخورد نمی کنید.

    پاسخحذف
  3. درود پریسا جان
    من که هیچ وقت دوست نداشتم به حد کشت طرفدار فرد یا شخصی باشم. چون اگر اینطور بود حال ذوب شدگان ولایت فقیه را درک می کردیم. و حتی اونهایی که صبح بیدار میشن تا مردن یکی ئیگرو نظاره گر باشن. واقعا جای تاسفه... دوست دارم دااد بزنم بگم وطنم... ولی بعضی انسانها باعث شدند من خجالت بکشم بلند فریاد وطن بزنم.

    پاسخحذف
  4. دوست عزیز با سپاس از حظور و پیام پرمهرتان در ادامه باید بگویم که منهم مانند شما البته نه به این شیوایی بقول دوست خوبمان خود زنی کرده و از اینکه در سرزمینم جماعتی قربانی میکنند و قربانی شدن قربانی دیگری را به تماشا میایستند احساس شرم میکنم و از برخی نظریه ها احساس خفگی میکنم.

    پاسخحذف
  5. آره پریسا جان این قصه سر دراز داره...فقط بلدیم ...ولش کن خیلی هاش را نوشتی و حیلی هاش را شاید ملاحظات اجازه نداده بنویسی!!

    پاسخحذف
  6. پریسا جان.. مشکل ما ملت خیلی خیلی حاد تر شده... یک زمانی من هم عصبانی میشدم از دیدن نوشته های انتقادی و به زعم دوستمون خودزنی. ولی وقتی دقت میکنم، میبینم که حقیقته... میبینم که سردی و سخت دلی در ما نفوذ کرده، خونه کرده. شده ما. درد رو مبیبنم و ندید میگیریم.
    حتی گاهی قبول نمیکنیم که این ها وجود داره. که ما ملت، اون جوونمردی و بزرگواری و مهمان نوازی رو به قصه ها سپردیم و فقط مثل جلد یه کتاب تاریخی زدیم زیر بغلمون و هی باهاش پز میدیم اما دریغ از اینکه یه صفحه از این کتاب رو زندگی کنیم..

    برای تغییر و بهبود، باید اول بیماری رو قبول کرد. باید اول پذیرفت که مرض در وجودمون ریشه کرده و بعد به فکر چاره بود
    با گفتن اینکه من اینجوری نیستم و من همچین آدمایی که تو میگی رو نمیشناسم مشکل حل نمیشه. چون بخواهی نخواهی مثل جزام، زده چهره پر ابهت ایرونی رو درب و داغون کرده. آینه رو پاک کنید و با شجاعت توش نگاه کنید...!

    پاسخحذف
  7. مطلب درستی هست...ما همان 63 درصد پنهان احمدی نژاد هستیم...برده های نادان...فرمانبرداران مهندسی شده

    پاسخحذف
  8. مطلب درستی هست...ما همان 63 درصد پنهان احمدی نژاد هستیم...برده

    پاسخحذف
  9. بسیار جالب بود. راستشو بخواهی دقیقا نظرات من بود و خوشحالم که میبینم عده ای همفکر دارم

    پاسخحذف