۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

به نظر می رسد باید فاتحه نامه نگاری با مقام عظما را خواند



گوش شنوایی وجود ندارد.بگذاریم تاریخ او را در خود فرو بکشد.
تاریخ همیشه همین گونه است.
یا آدمها را در خود فرو می کشد و تو را وامی دارد بر او لعنت بفرستی
یا بر بلندترین قله ها می نشاند و تو را مجبور می کند به او اقتدا کنی.
مگر می شود کسی عادل و انسان و خداشناس و روحانی و رهبر و ازاده باشد
 اما پاسخی به سوالهای کوچک و بزرگ اطرافیانش نداشته باشد؟
امیدرضا میرصیافی مگر چه کرده بود جز اینکه از مقام عظما سوالی کوتاه و ساده پرسید؟
نامه نگاری با آدمهایی مثل او مانند نامه نگاری با کور بی سوادی است
که همسایه هم ندارد برایش نامه را باز کند.
آقایانی مثل کروبی و سروش و هاشمی و نوریزاد هم خوب می دانند پاسخی نخواهند گرفت
و فقط می نویسند که تاریخ بتواند برای امثال مقام عظما جایگاهشان را تعیین کند.
دیکتاتورها سرنوشتشان مشخص است.
گاهی به موقع و گاهی دیر همه شان به یک سو می روند
و نامه نوشتن برای آنها جز رنج برای نویسنده مانند آقای نوریزاد هیچ حاصلی ندارد.
همانگونه که به حساب آوردنه آقای مدیریت جهان در امور برای همه ما به طنز و جوک تبدیل شده
نامه نگاری برای مقام عظما هم به لقا الله پیوسته است و باید برایش فاتحه خواند.



۴ نظر:

  1. همانطور که خودتان گفتین نامه نگاری به این اشخاص برای این است که بگوییم کاری که باید میکردیم رو کردیم و در تاریخ ثبت شود تا آیندگان نگویند چرا اول نگفتین تا شاید نتیجه دهد.
    نامه به امثال آقای خامنه‌ای جوابی جز زندان ندارد

    پاسخحذف
  2. آب در هاون کوبیدن پریسا جان.

    پاسخحذف
  3. چرت و پرت ننويسيد
    بريد به كارتون برسيد

    پاسخحذف
  4. به گور می بری این چرندیاتی رو که می نویسی و اون لجن که می زاره تو بالاترین

    پاسخحذف